پاکستان و طالبان؛ اسلام‌آباد چه زمانی از خواب غفلت بیدار می‌شود؟

از زمان تسلط طالبان بر افغانستان، شمار حمله‌های انتحاری در مناطق قبیله‌ای و شهرهای مختلف پاکستان به‌طور قابل توجهی افزایش یافته است

مرکز پلیس ضدتروریسم در منطقه سوات ایالت خیبر پختونخواه پاکستان پس از حمله انتحاری ۲۵ آوریل ۲۰۲۳. عکس از: Abdul MAJEED / AFP

در حالی‌که تهدید «طالبان» به پشت دروازه اسلام‌آباد رسیده است، جامعه پاکستان و نخبگان سیاسی این کشور همچنان درگیر مبارزات و کشمکش‌های سیاسی‌اند و چنین به نظر می‌رسد که این نخبگان هنوز هم علاقه‌مندی بسیاری به پیشبرد برنامه سیاسی محدودشان در تعیین هویت نخست‌وزیر بعدی دارند.

در واقع، تهدید طالبان آخرین نگرانی است که جامعه پاکستان و نخبگان سیاسی آن را در بحث و گفت‌وگوهای خود در سطح ملی، رسانه‌ها و نهادهایی مانند پارلمان که از توده‌های مختلف مردم این کشور نمایندگی می‌کنند، مطرح می‌کنند. گفتمان سیاسی در جامعه پاکستان به‌شدت بر مبارزات سیاسی برای کنترل نهادهای دولتی متمرکز است. این در حالی است که میزان حمله‌های تروریستی در مناطق مرزی پاکستان و افغانستان و در جنوب استان بلوچستان که گروه‌های جدایی‌طلب تلاش‌های محدودی را برای شورش انجام می‌دهند، به‌طور قابل ملاحظه‌ای افزایش یافته است.

در اوایل ماه جاری، مکانی در یکی از مناطق قبایلی پاکستان که یک همایش مذهبی در آن برگزار می‌شد، هدف حمله انتحاری قرار گرفت و این حمله به گروه «داعش خراسان» نسبت داده شد. از زمان تسلط طالبان بر افغانستان در ماه اوت ۲۰۲۱، شمار حمله‌های انتحاری در مناطق قبیله‌ای و مراکز شهری پاکستان به‌طور قابل توجهی در حال افزایش بوده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

با این حال، این تهدید رو به گسترش نتوانست نخبگان سیاسی پاکستان را از خواب عمیق بیدار کند، به استثنای ژنرال عاصم منیر، فرمانده ارتش که هر از گاهی به «طالبان افغان» هشدار می‌دهد که از «طالبان پاکستانی» حمایت نکنند. محافل دولتی این کشور نیز جز صدور چند بیانیه رسمی بی‌محتوا در باره تهدید طالبان، به این موضوع مهم توجه دیگری نداشته‌اند.

مجلس نمایندگان پاکستان در این مدت تنها یک بار تهدید طالبان را مورد بحث و رایزنی قرار داد، اما دیگر هیچ مشارکت سیاسی مشخصی از طرف مجلس صورت نگرفت. جامعه مدنی پاکستان نیز در قبال این تهدیدها سکوت اختیار کرد و هیچ‌یک از سازمان‌های مهم جامعه مدنی در بیانیه‌ها، پیام‌ها و اظهارات خود اشاره‌ای به این تحولات خطرناک نداشته‌اند.

به نظر می‌رسد جامعه پاکستان در خواب عمیق فرورفته و متوجه نیست که تروریسم بار دیگر در حال بازگشت است. در جامعه مدنی هیچ نشانه‌ای از نگرانی در باره واقعیت تلخی که نظامیان پاکستان خطر آن را درک کرده‌اند، به چشم نمی‌خورد. هرچند پیشرفت کنونی طالبان به این معنی نیست که این گروه در موقعیتی قرار گرفته است که می‌تواند بخشی از مناطق مرزی پاکستان و افغانستان را که ارتش پاکستان حضور قوی در آن دارد، تحت کنترل خود درآورد؛ اما گروه طالبان می‌تواند مشکلات زیادی ایجاد کند و زندگی غیرنظامیان را در مناطق قبیله‌ای و حتی در شهرهای پاکستان دستخوش ناامنی و چالش کند.

در واقع، تحولاتی که در حال حاضر در مرزهای غربی پاکستان اتفاق افتاده است، تهدید راهبردی بزرگی برای پاکستان است. کارشناسان نظامی بر این باورند که دولت و نظام سیاسی پاکستان توانایی تحمل پیامدهای موج فزاینده خشونت را در مرزهای غربی‌ این کشور ندارند؛ فارغ از اینکه این تحول روابط خارجی پاکستان را دچار چالش کند یا هدف از آن صرفا ایجاد هیاهو و تبلیغات باشد. به گفته آن‌ها، «طالبان پاکستانی» و سایر گروه‌های سنی تندرو که در دو طرف مرز پاکستان و افغانستان پنهان شده‌اند، عملا یک تهدید نظامی و راهبردی به شمار می‌روند و ارتش پاکستان نمی‌تواند آن‌ها را تنها با کمک فتوای رهبران مذهبی، از این منطقه حذف کند، زیرا حضور این گروه‌ها یک تهدید نظامی واقعی است و مقابله با آن‌ مستلزم پاسخ نظامی قوی است.

چالش دیگر این است که بی‌میلی نخبگان سیاسی پاکستان با اختلاف عمیق آن‌ها بر سر مسائل مهم امنیت ملی همراه است. به عنوان مثال: در بحبوحه محاکمه‌های جاری فعالان سیاسی به اتهام تروریسم در دادگاه‌های ضدتروریسم، موضوع تعریف دقیق تروریسم، راه خود را به جریان اصلی گفتمان سیاسی باز می‌کند. البته مشکل اساسی این است که اختلاف‌نظر میان نخبگان سیاسی تنها در تعریف تروریسم از نظر علمی و پژوهشی محدود نمی‌شود، بلکه به کشمکش‌های سیاسی که به چندپارگی کشور منجر می‌شود، دامن می‌زند. تردیدی نیست که تداوم این ناسازگاری می‌تواند بار دیگر بحث‌های چالش‌برانگیز قبلی در مورد تروریسم را احیا کند؛ از جمله اینکه تروریست کیست؟، نیروهای دولتی باید با کدام گروه‌ها بجنگند؟ آیا این امر تنها شامل گروه‌های مسلحی می‌شود که در برابر دولت می‌جنگند؟ یا افراد غیرمسلح که تاسیسات نظامی را هدف تهاجم قرار می‌دهند نیز شامل این گروه‌ها هستند؟

درست است که ارتش آن‌گونه که به حمله‌های گروه‌های مسلح پاسخ داده، در برابر حمله‌های افراد غیرنظامی و غیرمسلح واکنش نشان نداده است، اما این امر باعث شده است مسیر ماشین سرکوب دولت علیه گروه‌های غیرنظامی نیز باز شود.

به گفته کارشناسان نظامی پاکستان، این پرسش در بحث‌های آینده در باره تروریسم و خشونت، دولت و نظام را با چالش مواجه خواهد کرد؛ در حالی‌که پاکستان باید بر توسعه راهبردهای چگونگی مقابله با تروریسم و ​​خشونت در مرزهای غربی‌اش تمرکز کند.

برگرفته از روزنامه الشرق‌الاوسط

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه